جوانمردی کوروش بزرگ در برابر پانته آ و آبراداتس
نحوه تشخیص امکان دیده شدن در اتاق های پرو
این روزها مساله امنیت و پخش عکس و فیلم های خصوصی داغ هست پس زمان خوبی هست که این مطلب را بخوانید:
بحث آینه های دو طرفه، بله افرادی به این روش از شما در حالیکه در هتل یا اتاق پرو یا در حمام یا دستشویی هستید فیلم یا عکس تهیه کرده و به معرض عموم می گذارند. پس حتما قبل از اینکه از محل های دارای آینه استفاده کنید از یکطرفه بودن آن مطمئن شوید!
اما چطور؟
قبل از هرکاری از تست انگشت استفاده کنید :
انگشت خود را روی آینه قرار داده. اگر بین انگشت شما و تصویر آن یک فاصله ای باشد این آینه واقعی است. اگر انگشت شما به تصویرش چسبیده باشد، این آینه دو طرفه است و فردی دارد شما را مشاهده می کند.
دلیل :
چون در آینه واقعی لایه جیوه در پشت شیشه است ولی در آینه های دو طرفه لایه جیوه در روی سطح شیشه است.
از همه شما خواهش میکنم این موضوع را برای دوستان خودبازگو کنید تا از بروز اتفاقات ناگوار ( آبرو ريزي فرد و خانواده ) جلوگیری کنید
جمشید شاه
جمشید با فر و شکوه بسیار بر تخت نشست و بر همهی جهانیان پادشاه شد. دیو و مرغ و پری همه در فرمان او بودند و در کنار هم با آسایش میزیستند. وی هم شهریار بود و هم موبد . کار دین و دولت هردو را هرمزد بدست وی سپرد .
نخستین کاری که جمشید پیش گرفت ، ساختن ابزار جنگ بود تا خود را بدانها نیرو ببخشد و راه را بر بدی ببندد . آهن را نرم کرد و از آن خود و زره و جوشن و خفتان و برگستوان ساخت . پنجاه سال درین کوشش بسر آورد و گنجینه ای از سلاح جنگ فراهم ساخت .
آنگاه جمشید به پوشش مردمان گرایید و پنجاه سال نیز در آن صرف کرد تا جامه بزم و رزم را فراهم آورد . از کتان و ابریشم و پشم جامه ساخت و همه فنون آنرا از رشتن و بافتن و دوختن و شستن به مردمان آموخت .
چون این کار نیز به پایان رسید جمشید پیشههای مردم را سامان داد و اهل هر پیشه را گرد هم جمع کرد . همه را به چهار گروه بزرگ تقسیم نمود : مردمان دین که کارشان عبادت و پرستش خداوند و کارهای روحانی بود و آنان را در کوه جای داد . دو دیگر مردان رزم که آزادگان و سربازان بودند و کشور به نیروی آنان آرام و برقرار بود . سوم برزگران که کارشان ورزیدن زمین و کاشتن و درویدن بود و بتلاش و کوشش خود تکیه داشتند و به آزادگی میزیستند و مزد و منت از کسی نمیبردند و جهان به آنان آباد بود . چهارم کارگران و دست ورزان که به پیشههای گوناگون وابسته بودند .
جمشید پنجاه سال هم در این کار بسر آورد تا کار و پایگاه و اندازه هرکس معین شد .
آنگاه در اندیشه خانه ساختمان افتاد و دیوان را که در فرمانش بودند گفت تا خاک و آب را به هم آمیختند و گل ساختند و آنرا در قالب ریختند و خشت زدند . سنگ و گچ را نیز به کمک خواستند و خانه و گرمابه و کاخ و ایوان بپا کردند .
چون این کارها فراهم شد ونیازهای نخستین بر آمد ، جمشید در فکر آراستن زندگی مردمان افتاد:
سینه سنگ را شکافت و از آن گوهرهای گوناگون چون یاقوت و بیجاده و فلزات گرانبها چون زر و سیم بیرون آورد تا زیور زندگی و مایه خوشدلی مردمان باشد . آنگاه در پی بوهای خوش برآمد و بر گلاب و عود و عنبر و مشک و کافور دست یافت .
سپس چمشید در اندیشه گشت و سفر افتاد و دست بساختن کشتی برد و بر آب دست یافت و
سرزمینهای جدید را یافت . پنجاه سال هم دراین کار سپری گردید .
بدینسان جمشید با خردمندی به همه هنرها دست یافت و برهمه کار توانا شد و خود را در جهان یگانه دید . آنگاه انگیزه برتری و بالاتری در او بیدارشد و در اندیشه سیر در آسمانها افتاد :
فرمان داد تا تختی گرانبها برای وی ساختند و گوهر بسیار بر آن نشاندند و دیوان که بنده او بودند تخت را از زمین برداشتند و به آسمان برافراشتند . جمشید در آن چون خورشید تابان نشسته بود و در هوا سیر میکرد .این همه را به فر ایزدی میکرد . جهانیان از شکوه و توانایی وی خیره ماندند ، گرد آمدند و بر بخت و شکوهش آفرین خواندند و بر او گوهر افشاندند و آن روز را که نخستین روز فروردین بود « نوروز» خواندند و جام و می خواستند و به شادی و رانش نشستند . هر سال آن روز را جشن گرفتند و شادمانی کردند « عید نوروز» از اینجا پدید آمد .
جمشید سی صد سال بدینسان پادشاهی کرد و درین مدت مردم از رنج و مرگ آسوده بودند . وی چاره دردمندی و بیماری و راز تندرستی را پدیدار کرده و به مردمان آموخته بود . در روزگار وی جهان شاد کام و آرام بود و دیوان بنده وار در خدمت آدمیان بودند . گیتی پر از نوای شادی بود و یزدان راهنما و آموزنده جمشید بود .
موضوع انشاء : حیوانات
ما حیوانات را خیلی* دوست داریم، بابایمان هم همینطور.
ما هر روز در مورد حیوانات حرف می*زنیم، بابایمان هم همینطور.
بابایمان همیشه وقتی *با ما حرف می*زند از حیوانات هم یاد می*کند. مثلا امروز بابایمان دوبار به ما گفت: "توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟"
وهر وقت ما پول میخواهیم می گوید: "کره خر مگه من نشستم سر گنج؟"
چند روز پیش وقتی* ما با مامانمان و بابایمان رفتیم خونه عمه زهرا اینا یک تاکسی داشت می زد به پیکان بابایمان.
بابایمان هم که آن روی سگش آمده بود بالا به آقاهه گفت: "مگه کوری گوساله؟"
آقاهه هم گفت: "کور باباته یابو، پیاده می*شم همچین می*زنمت که به خر بگی* زن دایی"
بابایمان هم گفت: "برو بینیم بابا، جوجه!" و عین قرقی پرید پایین ولی* آقاهه از بابایمان خیلی *گنده تر بود و بابایمان را مثل سگ کتک زد. بعدش مامانمان به بابایمان گفت: "مگه کرم داری آخه خرس گنده؟ مجبوری عین خروس جنگی بپری به مردم؟"
ما تلوزیون را هم که خیلی* حیوان نشان می*دهد دوست می*داریم. البته علی*آقا شوهر خاله مان می*گوید که تلوزیون فقط شده راز بقا!
فامیل های ما هم خیلی* حیوانات را دوست دارند. پارسال در عروسی* منوچهر پسر خاله مان که رفت قاطی* مرغ ها، شوهر خاله مان دو تا گوسفند آورد که ما با آن ها خیلی* بازی کردیم ولی* بعدش شوهر خاله مان همان وسط سرشان را برید! ما اولش خیلی* ترسیدیم ولی* بابایمان گفت چند تا عروسی* برویم عادت می*کنیم. البته گوسفندها هم چیزی نگفتند و گذاشتند شوهر خاله*مان سرشان را ببرد. حتما دردشان نیامد!
ما نفهمیدیم چطور دردشان نیامده چون یکبار در کامپیوتر داداشمان یک فیلم دیدیم که دوتا آقا که هی* می گفتند الله اکبر سر یک آقا رو که نمی*گفت الله اکبر بریدند و اون آقاهه خیلی* دردش اومد و ما تصمیم گرفتیم که همیشه بگیم الله اکبر که یک وقت کسی* سرما را نبرد.
ما نتیجه می گیریم که خیلی* خوب شد که ما در ایران به دنیا آمدیم تا بتوانیم هر روز از اسم حیوانات که نعمت خداوند هستند استفاده کنیم و آنها را در تلوزیون ببینیم در موردشان حرف بزنیم و عکس*های آن ها را به دیوار بچسبانیم و به آن ها مهرورزی کنیم و نمی دانیم اگر در ایران به دنیا نیامده بودیم چه غلطی باید می*کردیم!
یه کم بیشتر کره توش بریز !!!
زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.
ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز.. وای خدای من، خیلی درست کردی ... حالا برش گردون ... زود باش....باید بیشتر کره بریزی ... وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟؟ دارن میسوزن. مواظب باش. گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمیکنی ... هیچ وقت!! برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی. نمک بزن... نمک.....
زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر میکنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت: فقط میخواستم بدونی وقتی دارم رانندگی میکنم، چه بلائي سر من مياري
موزیک ویدءو بسیار زیبای گروه fabrikaبه همراهی آرش به نام علی بابا
اختراع مترجم سخنان مسوولان !!!
توجه شما را به چند جمله ی برخی از مسئولان و ایضا ترجمه ی آن جلب می نماییم!
* معاون فنی و آماری سازمان سنجش آموزش کشور: "کنکور سراسری تکمیل ظرفیت دارد."
ترجمه: همه تون از یک کنار قبولین! چرا جوش بیخود می زنین؟! الکی هم پولاتون رو واسه کلاس کنکور و این طور چیزا هزینه نکنین، پولاتون رو پس انداز کنین واسه دادن شهریه ها!
* مدیر عامل یکی از بانک ها: "مشاهده حساب های هدفمندی یارانه ها توسط دستگاههای خودپرداز امکانپذیر شد. "
ترجمه: عزیز من! اینقدر اون عابر بانک رو سیخ نکن! خراب شد!! اون هشتاد و خورده ای تومن رو فقط می تونی نگاه کنی! هر وقت می شد برداشت کنی خودمون فرت و فرت توی اخبار اعلام می کنیم!!
* کفاشیان: "قطبی تمایلی به ماندن ندارد."
ترجمه: باور کنین خودش به من گفت، در گوش من گفت، گفت تمایلی به موندن ندارم!! و اصلا هم تمایل ایشون ربطی به دستور سعیدلو که گفت: "افشین قطبی برود مربی خارجی بیاید." ندارد! باور کنین خودش می خواد بره!
* مهمانپرست: "سوخت ندادن به هواپیماها را تحمل نمی کنیم."
ترجمه: بلیط هواپیماها به اندازه ی کافی گرون نشده، یکم دیگه هم باید گرون بشه!!
* نهاوندیان : "بسیاری از طلاقها ریشه اقتصادی دارند."
ترجمه: پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و بهتر شدن وضعیت معیشتی مردم شاهد کاهش چشمگیر آمار طلاق در کشور خواهیم بود! (چیه؟! چرا اونطوری نگاه می کنین! دستگاه مترجم ما هنوز در مرحله ی آزمایشی به سر می بره و بطور صد در صدی صحیح بودن ترجمه هاش تایید نمی شه!!)
* علی مطهري: "نمایندگان حامی دولت عقلگرا نیستند."
دستگاه ترجمه ی ما با بیان اینکه "لطفا منو وارد دعوای مطهری و دولتی ها نکنین" گفت: "به من چه! برین ترجمه ی این حرف رو از خود آقای مطهری بپرسین!"
* وزیر آموزش و پرورش گفت:" این پس تربیت نوزادان صفر ساله شیرخواره تا جوان 18 ساله زیر نظر آموزش و پرورش است."
دستگاه ما به جای ترجمه یک سئوال پرسید و گفت:"چرا مسئولان به فکر نیستند؟! آخه پس کدوم سازمان مسئولیت تربیت نوزادان قبل از تولد را می خواهد برعهده بگیرد؟!" لازم به ذکر است که دستگاه مذکور همچنین از "سازمان ملی جوانان" به عنوان نهادی که می تواند این مسئولیت خطیر را برعهده بگیرد نام برد!
* رئیس مرکز آمار ایران اعلام کرد: "هزینه خانوارها بیش از درآمد آنها"
ببخشید! دستگاه ما نتوانست این جمله رو ترجمه کنه! و ابتدا هنگ و سپس دود و در نهایت منفجر شد!!
موزیک ویدئو جدید و بسیار زیبای هاتف به نام ستاره در سکوت HD
تعداد صفحات : 29